نکات نامه مصاحبه‌ رییس انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان با تلویزیون آمو درباره برگذاری نشست دوحه به تاریخ‌های ۱۸-۱۹ فبروری


آژانس خبری پژواک


مصاحبه داکتر داوود مرادیان با تلویزیون آمو در پیوند به نشست دوحه در مورد افغانستان

‎نشست دوحه نمایانگر این واقعیت تلخ است که افغانستان از محدود کشورهایی‌ می‌باشد که یک دولت مشروع ندارد و دیپلمات‌های درجه سوم کشورهای منطقه و غرب دور هم جمع شده، برای مردم افغانستان تصمیم گرفته و می‌خواهند برای ما دولت بسازند.

‎اگر ما سابقه تلاش‌های سازمان ملل در افغانستان را مورد ارزیابی قرار بدهیم، می‌بینیم که در نزدیک به ۵۰ سال اخیر، این سازمان یکی از بازیگران فعال در کشور بوده است و کارنامه این سازمان یک کارنامه طولانی است. در منازعه افغانستان اما کارنامه سازمان ملل متحد یک کارنامه مثبت نبوده است. بر فرض اینکه امروز شاهد می‌بودیم که کشورهای مختلف در مورد تعیین نماینده ویژه برای افغانستان به توافق برسند، داشتن یک چشم‌انداز مثبت نسبت به این روند دشوار است، به این دلیل که کشورها در مساله افغانستان، به منافع ملی خود شان فکر می‌کنند و نباید انتظار داشت که آنها برای ما دلسوزی کنند.

‎مردم افغانستان در ۵۰ سال اخیر ناظر و تماشاچی وضعیت کشور بودند و نتوانستند و نخواستند که به عنوان صاحبان اصلی منازعه در این کشور، راه‌حل‌ها را جستجو کنند. در نبود راه‌حلِ «مردم افغانستان محور»، چشم‌اندازی به نتیجه‌ی تلاش‌های بیرونی وجود ندارد. دیپلماسی مکمل دستاوردها در حوزه سیاست و امنیت است اما نمی‌تواند به تنهایی راه‌حل بن‌بست کنونی افغانستان باشد.

‎در صورت به وجود آمدن انسجام افغانی در ۲-۳ سال اخیر، در میان نیروهای حوزه ضد طالبان، می‌شد با استفاده از ابتکارات سازمان ملل یک گام مثبت برداریم اما در نبود انسجام درونی میان گروه‌های سیاسی و تا زمانی که مردم افغانستان تماشاچی این وضعیت باشند، نسخه‌های بیرونی ناکارآمد بوده و هیچ دردی از مردم افغانستان را دوا نخواهند کرد.

‎سازمان باید سلسله‌ای از ارزش‌های جهان شمول که حقوق زنان، برابری و عدالت را شامل می‌شوند، گسترش داده و حمایت کند و با تاکید بر این ارزش‌ها، فشارهای معناداری را به طالبان وارد بکند. مشکل دیگر سازمان ملل اختلافات درونی این سازمان است؛ بخش سیاسی این سازمان که بازتاب‌دهنده سیاست‌های واشنگتن است که خواستار تعامل با گروه طالبان می‌باشد و بخش حقوق بشری این سازمان، مخالف تعامل با طالبان به عنوان یک گروه ناقض حقوق بشر است.

‎تصمیم بر سر آینده افغانستان زمانی گرفته خواهد شد که انسجام سیاسی بین گروه‌های سیاسی افغانستان و مردم این کشور شکل بگیرد. پروسه‌های بیرونی که توسط خارجی‌ها برای افغانستان تدوین می‌شود، آیینه‌ی از تحولات داخلی مردم و گروه‌های سیاسی افغانستان می‌باشد. در تداوم خاموشی مردم و تداوم بی‌اتفاقی جریان‌های سیاسی ضد طالبان، این گروه هر روز قوی‌تر از پیش خواهند شد. تا زمانی که سازوکارهای بیرونی، خریداری در داخل افغانستان نداشته باشند، هر پروسه برای راه‌حل بحران کنونی افغانستان با بن‌بست مواجه خواهد شد.  جایگزین طالبان، جریان‌‌های سیاسی استند. جامعه جهانی حاضر است در کنار این نیروها بایستد اما به شرط آنکه اتحاد و انسجام بین این نیروها و مردم شکل گرفته باشد.

‎ما امروز شاهدیم که در کشورهای مختلف جهان از مردم فلسطین حمایت گسترده صورت می‌گیرد اما این کشورها در مورد مساله افغانستان، خاموش اند. به این دلیل که جامعه جهانی نمی‌خواهد و نمی‌تواند جلوتر از مردم افغانستان قرار بگیرد. به گونه مثال در اعتراضات مردمی ایران، در کنار هر زن ایرانی یک مرد ایرانی ایستاده بود. آیا در کنار زنان هرات،  کابل و قندهار، مردان افغانستان می‌ایستند؟ متاسفانه وقتی طالبان به یک زن تعرض می‌کنند، مردان افغانستان نظاره‌گر بوده و از آن صحنه‌ عکس و فیلم می‌گیرند. پرسش جهان این است که مرد افغان کجاست تا از ناموس خود دفاع کنند؟ اگر می‌گویند ارزش‌های حقوق بشری، ارزش‌های غربی است، پس ارزش‌های «ناموس‌داری» مردم افغانستان که خود را «ناموس‌پرست» معرفی می‌کنند و طالب در روز روشن به ناموس آنها، به خواهر و مادر شان تعرض می‌کند و آنها نظاره می‌کنند، کجاست؟ مردان افغانستان باید به این پرسش پاسخ بگویند.

‎سال‌ها پیش در افغانستان زنی به اسم فرخنده به دست مردان افغان کشته و به آتش کشیده شد. امروز هم در مناطقی از افغانستان، فرهنگ فرخنده‌کشی وجود دارد و تا زمانی که این فرهنگ از بین نرود، دنیا نمی‌تواند زن افغانستان را از سایه ظلم طالبان نجات بدهد.

‎امروز توپ در میدان سیاسیون افغانستان است تا ثابت کنند که توانایی و لیاقت پیشبرد یک دولت در افغانستان را دارا استند. ما در دور یازدهم کنفرانس امنیتی هرات در مورد تدوین «ساختار پسا طالبانی» برای افغانستان بحث و گفتگو کردیم و به این باور استیم که ‎طالبان اصلاح‌پذیر نیستند. کارنامه ۲۵ سال اخیر این گروه نشان داده است که آنها ظرفیت گفتگو را ندارند. ما معتقد استیم که راهکارهای طالبانی در ۲۰ سال گذشته نتیجه نداشته و بیشتر به «آب در هاون کوبیدن» می‌ماند. بنابر این راهکار تعامل با طالبان نتیجه نخواهد داشت و سازمان ملل روند اشتباهی را در پیش گرفته است که می‌خواهد با تعامل و رشوه دادن به گروه طالبان، آنها را اصلاح کند.

دکتر داوود مرادیان، رئیس انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان و مشاور ارشد پیشین پالیسی وزارت امور خارجه افغانستان است.


 

پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه می‌باشند، می‌توانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند: opinions@aissonline.org

این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاه‌های رسمی انستیتوت نمی‌باشد.



نظریات